زندگی یعنی :

بخند ٬ هرچند غمگینی

ببخش ٬ هرچند که مسکینی

فراموش کن هر چند دلگیری

 

 

 

وقتی از غربت ایام دلم میگیرد / مرغ امید من از شدت غم میمیرد

دل به رویای خوش خاطره ها میبندم / باز هم خاطره ها دست مرا میگیرد . . .

 

 

دل من از تبار ديوارهاي کاهگلي است ٬ ساده مي افتد، ساده ميشکند، ساده ميميرد،

دل من تنها سخت ميگريد . . .

 

 

خوشا آنان که در بازار گيتي خريدار وفا بودند و هستند

خوشا آنان که در راه رفاقت رفيق با وفا بودند و هستند . . .

 

 

تک تک روزهايم را ميسوزانم ، تا چشمکي شوم براي شب هاي بي ستاره ات . . .

 

 

عشقی  که تنها با یک نگاه آغاز می شود، با شناخت سست و سست تر می شود.. اما عشقی که با شناخت آغاز می شود با هر نگاه عمیق و عمیق تر می شود

 

 

يادمان باشد ، لابلاي ابرها تکه اي رنگين کمان پنهان کرده ايم

 

 

غیر از غم عشق تو ندارم غم دیگر، شادم كه جز این نیست مرا همدم دیگر..

 

 

صفاي اشك آهم داده اين عشق

دل دور از گنا هم داده اين عشق

دو چشمونت يه شب آتش به جون زد

خيال كردم پناهم داده اين عشق

 

 

گفتم کجا ؟ گفتا به خون ! گفتم چرا ؟ گفتا جنون ! گفتم مرو ، خندید و رفت ...